به گزارش خبرنگار مهر، عصر یکشنبه هفتم آبان، هفتصد و نهمین شب مجله بخارا با همراهی خانه اندیشمندان علوم انسانی به شب «شازده حمام» اختصاص یافت.
در این شب که به مناسبت انتشار ششمین جلد کتاب شازده حمام نوشته محمدحسین پاپلی یزدی برگزار شد، مهدی محسنیان راد، محمد فاضلی، رضا امیرخانی، فاطمه وثوقی، مرضیه نگهبان، بهروز برومند به سخنرانی پرداختند. مدیریت این جلسه را علیرضا بهرامی مدیر مجله عصر روشن به عهده داشت و احمد مسجدجامعی و محمدمهدی فرقانی در این نشست حاضر شدند.
در این جلسه فاطمه وثوقی به تحلیل و بررسی و معرفی مباحث کتاب شازده حمام پرداخت و گفت: الان که اینجا ایستادهام در نقش همسر آقای دکتر پاپلی نیستم و بیشتر به عنوان کسی برایتان صحبت میکنم که در تمام مراحل قلم خوردن شازده حمام سهیم بوده و حتی با همه اشتباهات، خوبی و بدیها، ویراستاریها، غلط گیری ها، صفحه آراییها و طراحی کتاب درگیر بودم.
وی ادامه داد: امیدوارم این روند ادامه داشته باشد. وقتی قرار شد درباره شازده حمام صحبت کنم با خودم فکر کردم در مورد پشت پرده شازده حمام که کمتر کسی آن را دیده مبحثی را بگویم و پشت پرده را به تصویر بکشم. از بیدارخوابی های شبانه، از اشکها و لبخندها هنگام نوشتن این روایت، از دیسک کمر به خاطر نشستنهای طولانی، از عود کردن دیسک گردن بخاطر قلم زدنهای بی وقفه، از ایستاده نوشتنها بخاطر جراحی و از تشویقها تا تشویشهای اطرافیان شأن به خصوص مادرشان.
شازده حمام فقط یک خاطره نیست
وثوقی گفت: بیش از پنچ شش هزار نقدهای کوتاه در شبکههای اجتماعی درباره شازده حمام نوشته شده است که خوانده شد. دسته دوم جلسات مختلف نقد شازده حمام و سخنرانیهایی بود که در جلسات نقد انجام شده است و مقالاتی که در روزنامهها نوشته شده است. دسته سوم پایان نامههای کارشناسی ارشد و رسالههای دکتراست که درباره شازده حمام نوشته شده است. دسته چهارم مقالات علمی پژوهشی است که از دل این نقدها درآمده و در مجلات علمی معتبر منتشر شده است؛ اما هنوز شازده حمام ظرفیت تحلیل و پژوهش بسیاری دارد. شازده حمام فقط خاطره نیست، هنر تصویرسازی شازده حمام دریچهای باز کرده است روی زندگی تودههای مردم. از این دریچه چه چیزهایی میشود دید؟ در این میان توانستم هشت عنوان و چهل و پنج زیرمجموعه را از آن استخراج کنم.
وثوقی گفت: از دسته اول مطالعه درباره تاریخ ایران است؛ مطالعه فرهنگی، مطالعه اسکیزوفرنی فرهنگی، مطالعات زنان یا فمنیستی، واقعیتها اجتماعی و اقتصادی درونمایه های فلسفی شازده حمام و بحثهای فناوری و تأثیرش بر مسائل اجتماعی. اگر ظرفیت تحلیل شازده حمام را در تاریخ ایران بخواهیم نگاه کنیم، سراسر تأثیر تحولات سیاسی در دههها و دورههای مختلف از زمان رضا شاه بعد از جنگ جهانی دوم تا زمان پهلوی ادامه مدرنیزاسیون، تا ملی شدن صنعت نفت و بعد از انقلاب ۵۷ تمام اینها تأثیرش روی زندگی تودههای مردم قابل مطالعه و برای دورانهای مختلف قابل مقایسه است.
وی افزود: از منظر فرهنگی بحثهای زیادی وجود دارد؛ از تغییرات فرهنگی که در جامعه ایرانی از سنت به مدرنیته چطور روی شخصیتهای داستان تأثیر میگذارد. سنتهای فرهنگی که در جامعه ایران است؛ از حمامهای عمومی و لباسهای سنتی تا نوروز و نذر حضرت اباالفضل (ع)، باورها و مراسم دینی و نقش شأن در جامعه چیست و چگونه اینگونه تأثیر میگذارد. از هنر و صنعت از فرشبافی تا شعربافی، آهنگری، مسگری و طب سنتی همه در شازده حمام بحث شده است. از بازیها و سرگرمیهای جامعه، شعر، داستان سرایی، سرگرمی و میهمانی که جزو لاینفک مجالس زنانه هست. چگونه این گردهماییها در تجربیات فرهنگی جامعه ما مؤثر هست؟
وی گفت: دالهای فرهنگی که در کتاب است؛ از پوشاک و غذا تا آفتاب لب بام که نشان دهنده رفتن پدرشان است از این دنیا تا حمام عمومی که صحنه جامعه امروز و یا آن روز ایران است.
وی ادامه داد: از منظر اسکیزوفرنی فرهنگی اگر بخواهیم نگاه کنیم یعنی تضادهای فرهنگی وقتی برخورد هنجارهای فرهنگی داریم چطور ارزشها و انتظارات متضاد مثل سنت و مدرنیته و ارزشهای درونی و بیرونی با شخصیتهای داستان عجین میشود و چگونه اینها بر وضعیت زندگی این شخصیتها تأثیر میگذارد.
شخصیتهای داستان چگونه با مهاجرتها و تغییر بافت فرهنگی دست و پنجه نرم میکنند
وی افزود: هویت فرهنگی، تضادهای بین نسلی، نسلها چگونه در این مدتی که داستان روایت میشود با هم تضاد دارند و ارزشها و شیوههای متفاوتی را زیست میکنند. سمبلیست فرهنگی و دینی وقتی از نذر حضرت ابالفضل (ع) تا ازدواج در ادیان چطور اینها با اینکه درونمایه متفاوتی دارند ولی ظاهر دیگری را در جامعه شناسان میدهند. همچنین مهاجرت و فرهنگ پذیری. شخصیتهای داستان چگونه با مهاجرتها و تغییر بافت فرهنگی دست و پنجه نرم میکنند.
وی گفت: آنچه فکر میکنم بخش مهمی از تحلیل شازده حمام را بتواند در بر بگیرد واقعاً مطالعات از منظر مطالعات زنان است و خیلی جای کار دارد. اول نقشها و انتظارت جنسیتی را نشان میدهد که جامعه ایران در طول دوره زمانی از ۱۳۳۵ تا ۱۴۰۱ هجری شمسی آخرین جلد «شازده حمام؛ گلهای ماه پرویز» نوشته شده است؛ چه شکاف واضحی بین نقشهای اجتماعی بین زنان و مردان وجود دارد. بحث آژانس زنان که یک اصطلاح یعنی ظرفیت دختران و زنان برای انجام اقدامات هدفمند بدون خشونت است. چطور تصمیم گیری و رهبری و چگونه اقدام جمعی میکنند و چطور در جامعه مردسالار با همه محدودیتها میتوانند اهداف شأن را پیش ببرند.
وی افزود: نقش آموزش و توانمند سازی از زری سلطان گرفته تا شهربانو تا گلپری چگونه این آموزش میتواند روی توانمندسازی زنان جامعه اثر بگذارد. همبستگی زنان در مقابل مردان و در مقابل آن ساختار مردسالارانه که بر جامعه حاکم است. شخصیتهای اقتدارگرایانه مردها از سرایه دار و مدیر مدرسه گرفته تا حاجی بازاری چگونه روی شخصیتهای زن در روایت و جامعه میتواند مؤثر است. تأثیرات متقاطع چیست؟ یعنی وقتی جنسیت با مذهب برخورد میکند؛ وقتی جنسیت با قومیت برخورد میکند و وقتی جنسیت با طبقه اجتماعی برخورد میکند. چگونه این تأثیرات متقاطع روی زندگی زنان در جامعه تأثیر میگذارد؟
وی ادامه داد: بحث دیدگاه روایی که هر جا داستان مربوط به زنان است، انگار نویسنده خانم وجود دارد. چیزی که خیلی مهم است لزوم حمایت از زنان آسیب پذیر است. سیستمهای حمایتی در جامعه که در جای جای کتاب نوشته شده است. باز از زری سلطان گرفته تا داستان آنها که نمیتوان توصیف شأن کند تا دیوانگان مظلوم ترین افراد جامعه. چگونه افراد به حاشیه رانده شده جامعه لازم است که حمایتهای اجتماعی برای شأن انجام شود. بحث جنسیتی و نابرابریها.
وی گفت: بحث هم زیستی مسالمت آمیز ستون خیمه روایتهای شازده حمام است. چگونه مردم با همدلی و شفقت و احترام متقابل پذیرفتهاند، صرف نظر از تفاوتهای قومی، مذهبی و نژادی در کنار هم زندگی کنند. چه کسانی مخل این آرامش و همزیستی مسالمت آمیز هستند؟ سلسله مراتب اجتماعی، تحرک و مهاجرت اکثر شخصیتهای شازده حمام که مهاجرت کردند رو به زندگی مثبت رفتند. زندگی شهری در مقابل زندگی روستایی. تفاوت فرصتهای زندگی در جامعه روستایی و جامعه شهری چیست و چگونه میشود اینها را در جامعه مقایسه کرد. باز هم بحث سیستمها حمایتی که قبلاً برای زنها گفتم.
وثوقی گفت: از منظر واقعیتهای اقتصادی بحث کار و شرایط کار و کارگری، استثمار کارگران از کارگران حمام گرفته تا شعر باف ها و … وضعیت کار در جامعه ما چگونه بوده است. چگونه کشور ما از تولید گذر کرد و به تجارت و دلالی و واسطه گری رسید؟ چگونه اختلاف ثروت، شکاف بین افراد ثروتمند و فقیر در جامعه چگونه است و چه پیامدهایی دارد و همینطور مبارزات اقتصادی؛ جالب است کتاب نشان میدهد چگونه اکثر شخصیتها در طبقه فقیر جامعه غرق در برآورده کردن نیازهای اولیه خود هستند. یعنی در آن طبقه اول هرم مازلو همه گیر کردند. و بعد اینکه اینچنین از طبقه اول رها میشوند و میتوانند نیازهای اولیه شأن را برطرف کنند به مدارج بالاتر شکوفایی می رسند که در بحث گلپری میبینیم.
وی افزود: درونمایه های فلسفی شازده حمام خود میتواند چندین مبحث برای پژوهش باشد. از فردگرایی و آزادی، جستجوی هویت، تعارض با جامعه، جبر البته در مجموع روایت دکتر پاپلی به جبرگرایی خیلی گرایشی ندارد و آزادی انتخاب و رنج و تاب آوری و در نهایت تأثیر فناوری در جامعه. چگونه نقشهای جنسیتی، پویایی خانوادهها و تغییر بافت اجتماعی متأثر از تکنولوژی است. جدایی گزینی جغرافیای در شهرها و بافت کالبدی آن چگونه مرهون تکنولوژی است. از سیستمهای آبرسانی قنات تا چاههای آب، لوله کشی، حمامهای عمومی، تکنولوژی حمل و نقل و … و چگونه میشود فهمید نابرابریهای اجتماعی میشود با فناوریها تشدید یا تقلیل پیدا کند. همه اینها هر کدام یک بحث پژوهشی است و امیدوارم دوستان علاقه مند در این راه بیشتر تحلیل و پژوهش کنند.
«شازده حمام» را مسؤولان بخوانند
در ادامه مهدی محسنیان راد از ویژگیهای کتاب شازده حمام و خاطرات خود با دکتر پاپلی گفت: سن من و دکتر پاپلی خیلی فرق نمیکند. وقتی او در یزد به دنیا میآید، من سه سالم بوده. او در یزد و من در تهران. ما تا سال ۵۰ از هم بی خبر بودیم؛ او در دانشگاه مشهد بود و من در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی. من و آقای دکتر پاپلی را در سال ۶۲ همدیگر را دیدیم و این ارتباط هر روز بود.
وی ادامه داد: کتاب را سال ۹۲ با دو سطر خیلی پرتعارف برای من نوشت و داد. حساب کردم الان این کتاب هر شش ماه یک بار تجدید چاپ میشود. وقتی کتاب را به من داد چاپ یازدهم بود و بنابراین کتاب یک رکورد در این حوزه داشته است. روزی به من گفت که اینها را در مرکز زندانهای کشور به صورت انبوه میبرند تا در کتابخانه ها زندانیان با شوق بخوانند. اما خود من هم کاملاً این را با شوق خواندم. کتاب را که به من داد سرم شلوغ بود کنار گذاشتم. پنج شش ماه بعد آن را باز کردم و خواندم. من از دکتر پاپلی مجله «تحقیقات جغرافیایی» را میخواندم. عکس روی جلد کتاب شازده حمام را دیدم که شبیه کارهای دوره قاجار است که چاپ سنگی می شده طرح اولیه و خام. بعد که خواندم و جلو رفتم قرار بود برای دو ماه بروم تورنتو روی مک لوهان کار کنم و کتاب را شب پرواز با خودم بردم.
محسنیان راد گفت: امروز اتفاقی افتاده که شاید صد سال دیگر این کتاب را تحلیل کنند. شاید من هر دو وجه نوشته و شخصیت او را می دانم؛ بوی این پدیده را حس میکنم. به نظرم پاپلی یزدی اینقدر ساده نوشته چون میخواست حرف دلش را پنهانی بگوید. این جملات را آدمی نوشته که دیگر ۱۴ سالش نبوده است و استاد دانشگاه بوده و پرتجربه و همه جا رفته است. او چه تصویری از جامعه خود دارد؟ کتاب پاپلی ساده است. من او را میشناسم مشکل ما در ایران این است اساتید همه در مورد علت اینکه چرا اینگونه شده میگویند هیچکس نمیگوید راه حل چیست!
وی افزود: ما آدمهای علوم انسانی راه حل را در جیب مان داریم، اما نمیتوانیم آن را بگوییم! شما از من بپرسید درباره ارتباطات در ایران چقدر اشتباه شده و من بگویم چه باید کرد. اطمینان دارم دکتر پاپلی میداند چه باید کرد و چرا باید او قصه بنویسد. کتاب او را باید مسؤولان بخوانند. کتاب ایشان یک کتاب بسیار جامعه شناختی به مفهوم وسیعش است و به همه رسیده ولی راه حلی در آن نیست. ایشان در ایران اولین کسی است که امتیاز یک مجله علمی پژوهشی وزارت علوم را گرفت. سال ۶۳ شماره اول مجله تحقیقات جغرافیایی که درآمد، یک مطلب از من چاپ شد. دکتر پاپلی در پانویس بنده را معرفی کرده بودند. در آن سن احساس کردم کمی زیادی است و نوشتم اگرچه آنچه که گفتید درست است ولی یک نوع خالی بندی به نظر میرسد مجله را که پست کرد دیدم حروف چین این را زیر پانویس گذاشته است!
سرتاسر شازده حمام نمایش صورتهایی از خشونت است
در ادامه محمد فاضلی از روایت خشونت ستیز کتاب شازده حمام گفت: از نگاه جامعه شناختی برای من یک چیز در کتاب شازده حمام خیلی مهم است و آن تلاش برای مهار خشونت است. سرتاسر شازده حمام نمایش صورتهایی از خشونت است که بشر سعی در کنترل آن دارد. حال این خشونت علیه شازده حمامی هست که تا وقتی پدرش زنده بوده شازده است و وقتی پدرش فوت میکند میگویند اینطور نمی شوریمت و داستان تمام شد. تا جلد آخر که مناقشه گلپری با سرنوشت و خشونت و حاجی است.
وی ادامه داد: خشونتی که حتی علی رغم عاشقی که دارد و قولی که به دکتر پاپلی میدهد و عملی نمیکند در نود سالگی هم اتفاق میافتد. پاپلی یزدی راوی خشونت نهفته در زندگی است و این خشونت فقط معطوف به سنت نیست. بعد از آنکه چهار جلد اول کتاب را خواندم به پدرم هدیه کردم. پدر من دو سال از او کوچکتر است. او هم بزرگ شده روستا بودند و کتاب را خوانده بود و اولین باری که دیدمش گفت خواندم و عجیب با این کتاب حس خوبی گرفته بود. شروع به روایت چند داستان برای ما کرد که یک شاهد نزدیک هم هست که میتواند روایتهای مرا تأیید کند. میگفت من بچه سه چهار ساله بودم و خانه پدربزرگم در روستا بود که از جلوی این مدرسه رد میشدند و آن معلم مدرسه آنجا بود و پیرمردهای روستایی نشسته بودند جلوی سکو و سه چهار بار رفتم و آمدم. حاج آقایی گفت: "پسر حاجی بیا! " دستش را بالا برد و محکم در گوشم خواباند و گفت: "زدم که یاد بگیری رد میشوی سلام کنی! " میگفت من در عالم بچگی رفتم و آمدم هر دفعه رد شدم گفتم سلام. گفت دوباره صدا کرد پسر حاجی بیا و من که آن سابقه را داشتم دیگر نرفتم جلو گفت نمیخواهم تو را بزنم گفت میخواهم بگویم فقط یکبار سلام میکنند.
وی افزود: من این خاطره بابا را گذاشتم کنار انبوه خاطراتی که به شکل غنیتر و زیباتر و شکل روایی غنیتری پاپلی یزدی در مجموعه شازده حمام روایت میکند. سپس گفتم چرا بابا تا این اندازه کتاب را دوست داشته و چند جلد را در یک بازه زمانی کوتاهی خوانده است و با آن احساس همدلی کرده است! سپس مشاهده کردم که محور هر دو خشونت است. زیرا اگر پای حرفهای بابا بنشینید مجموعه خشونتها را تعریف میکند. ما تصور میکنیم امروز این خشونتها به کلی از بین رفتهاند ولی اولاً از بین بخشی از زندگی شهری از بین رفتهاند و برای همه بشریت هم از بین نرفتهاند. خشونت در خاورمیانه و تمام نقاط دنیا هنوز وجود دارد و نقش کتابی مثل شازده حمام چیست؟ یکطرفش این هست چرا خشونت برایم مهم است؟
یوسای ایرانی!
وی افزود: در همین بازه زمانی نمایشنامه هزار و یک شب ماریو وارگاس یوسا را خواندم. به آخر که رسیدم کشف کردم پاپلی چه کرده در شازده حمام. نتیجه گیری یوسا بینظیر و فوق العاده است. او میگوید شهرزاد همه کاری را که قصه و داستان می خواسته در تاریخ بشر انجام دهد انجام داده است. از این جهت میگوید شهرزاد یک قصه خاورمیانهای نیست و توضیح هم میدهد که دیگر مسیرهای مختلفی در تاریخ و اسپانیا در امریکای جنوبی در خاور دور این قصه توسعه پیدا کرده است.
وی ادامه داد: میگوید شهرزاد یک شهریار خونخوار را با قصه میکشاند تا آدم شود و شهریار در پایان هزار و یک شب میگوید تو مرا آدم کردی. پاپلی یزدی در شازده حمام شهرزادی است که شهریارش جامعه است و جامعه را به رفلکشن و بازاندیشی درباره خشونت فرا میخواند. خشونتی که علیه زری، گلپری و علیه طبقه کارگرش اعمال میکند خشونتی که مرد علیه زن اعمال میکند. و امروز این کتاب به چاپ پنجاهم رسیده و این پنجاه جلد انتشارش را آن هزار و یک شب شهریار می دانم.
شازده حمام که امروز هویتی مستقل از محمدحسین پاپلی یزدی پیدا کرده است
وی گفت: جامعه ایرانی که خشونت را یا مثل پدر من ۷۰ سال پیش بر صورتش نقش شده و دیده و لمس کرده است یا بر صورت زن لمس کرده و دیده و چشیده و درد کشیده یا صورتهای مختلفی از خشونت را از جکله خشونت فقر حس کرده است. شازده حمام که امروز هویتی مستقل از محمد حسین پاپلی یزدی پیدا کرده است با پنجاه چاپ برابری میکند با تلاش شهرزاد برای خشونت زدایی از زندگی و برای همه یافتههای تاریخی که در شازده حمام هست. یک لحظه را خیلی دوست دارم آن لحظه خشونت زدایی است و لحظاتی که خواننده با نوشتار او بغض میکند. ما دیگر خیلی کم نویسندهای داریم که با نوشتههایش بغض و گریه کنیم و انسان تر شویم. و آن شهریارهای درون را مهار کنیم.
وی افزود: در داستان گلپری او یک عمری تلاش کرده برای خشونت زدایی. اما وقتی میخواهد با آن جوان ۲۸ ساله ازدواج کند یک جمله میگوید که «شاید میخواهم انتقام زندگی را از او بگیرم» و از اینجا آدمها حواس تان جمع باشد حتی اگر خودتان قربانی خشونت بوده و بسیار زجر کشیده باشید همواره در معرض آن قرار دارید در لحظهای که قدرت دستتان هست به بدترین وجهی انتقام تمام لحظات را از دیگران بگیرید.
معجزه ادبیات در شازده حمام خودنمایی میکند
در ادامه رضا امیرخانی به معجزه ادبیات در نثر دکتر پاپلی پرداخت و گفت: افتخار داشتم برای اولین چاپ کتاب دکتر پاپلی یزدی مطلبی را نوشتم و همین مایه آشنایی من با ای شانه شد. سر شازده حمام من به عنوان یک قصه نویس و قصه گو این کتاب را خواندم و بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم. فصل برداشت کتیرای وحشی را حتماً به خاطر دارید که چند نفر راه میافتند و از جایی به سمت کردستان میروند و در آنجا کتیرا میچینند.
وی افزود: روایت بسیار ساده است. از این روایت اگر یک دوست محیط زیستی بیاید میتواند صحبت کند که به چه بر سر گیاهان وحشی آمده است. اگر دوستی در زمینه توسعه راههای ایران بیاید میتواند بگوید در فضای راه سازی در کشور ما چه اتفاقی افتاده است. اگر کسی موضوعش موضوع قومگرایی و قوم شناسی باشد، میتواند بگوید روابط میان اقوام در ایران چه شکلی داشته است و امروز چگونه است، این همان معجزه ادبیات است. معجزه ادبیات آنجایی است که ما را به تأویل وا میدارد و اجازه میدهد هر کداممان از یک متن واحد برداشتهای متفاوت و تخصصی داشته باشیم.
امیرخانی گفت: به نظرم از این منظر شازده حمام اثری است که در او معجزه ادبیات خودنمایی میکند. یعنی شما با یک متن زندگینامه خودنوشت سر و کار ندارید و حتی فقط با یک کتاب تاریخ اجتماعی هم سر و کار ندارید. میخواهم دو کتاب متفاوت را نام ببرم. دو کتاب بود که روی شخص بنده بسیار تأثیر گذاشت. یکی کتاب تهران قدیم جعفر شهری بود و دیگری کتاب شرح زندگانی من عبدالله مستوفی. تصورم این است شازده حمام به کتاب عبدالله مستوفی نزدیک تر است. از آنجا که در آن یک انسانِ راوی وجود دارد و تحولات این انسان برای همه ما مهم است.
وی ادامه داد: در کتاب جعفر شهری خود او را پیدا نمیکردیم، بلکه انسانهای تهران قدیم را تنها به شکل تیپ به تعبیر ادبیات داستانی نه به شکل شخصیت و کاراکتر در او میدیدم. پس این کتاب را متمایز از کتابهایی میکند که تنها تاریخ اجتماعی را شرح میدهد. از آن سوی قصه یک تفاوت بزرگ داشت و شرح زندگانی من و شازده حمام و آن اینکه ما همه خودمان را با نویسندهاش نزدیک احساس میکردیم و هیچکدام مان دلیل نداشت شازده یا وابستگی اداری و دستگاهی و دبیری داشته باشیم تا بخواهیم خودمان را به کتاب شازده حمام نزدیک کنیم. حتی لازم نبود یزدی باشیم همه ما با لذت این کتاب را میخواندیم.برای من هم این اتفاق افتاد.
وی افزود: پدرم به شدت به کتابهای زندگی نامههای خودنوشت علاقه مند بود و یادم است شرح زندگانی را خیلی با دقت خوانده بود و در حوزه کارش هم پرونده مفصلی درباره اشتباهات داشت. اشتباهات کاری خود را نوشته بود و در مورد اطرافیانی که به رحمت خدا رفته بودند نوشته و به اینها علاقه داشت. ولی وقتی کتاب شازده حمام را خواند، دوباره شروع به نوشتن کرد و گفت جزئیات را ننوشتهام. یعنی این کتاب میتوانست محرکی باشد برای اینکه آدمها خودشان را آقای دکتر پاپلی در آن مقام نزدیک میدیدند و این هم معجزه ادبیات است که همه بتوانیم خود را فرض کنیم جای شخصیتها و شخصیتهای اصلی. اگر میخواستم صحبت دقیقی درباره شازده حمام داشته باشم حتماً از آن به عنوان مستندنگاری مهم یاد میکردم و مستندنگاری را پیش نیاز توسعه میدانستم. یعنی میخواستم بگویم هر کسی هر جایی که نشسته، اگر اینگونه خاطراتش را ثبت کند برای همه جامعه خیلی مهم است.
امیرخانی گفت: میخواهم به یکی از وجوه دیگر آقای پاپلی اشاره کنم و آن کارهایی است که آقای دکتر پاپلی یزدی در حیطه مسؤولیت اجتماعی انجام داده. فکر کردم مهم است چون هر کسی با این تجارب درخشان و ثبت این تجارب میتواند در جهت توسعه کشور یک سری مسوولیتهای اجتماعی به عهده بگیرد ولو اینکه نخواهد دیگران متوجه آنها شوند.
وی افزود: آقای دکتر پاپلی یزدی در بخشی از کار خیر شرکت دارد که اصلاً شبیه کارهای خیری که شنیدهایم نیست. او کاری را شروع کرد و در آن مقام مدیریت نداشت. کار مهمی که او انجام داد و به نظرم محتوای کتاب شازده حمام ما را به این موضوع میرساند این است که اولاً از هژمون کار خیر فرار کردند. اینها در قرون متمادی در ایران وجود داشته است. ما سالها سقاخانه و به یک معنا قناتها و … را داشتیم اگر سقاخانه بود امروز باید بشود انرژی خورشیدی اگر قنات و حفر آن بود امروز باید بشود آبخیزداری و… ولی آقای دکتر حتی این کار را هم نکرد. کتاب او بیش از آنکه تاریخ اجتماعی ما باشد، مملو از انسان است. ایشان کار خیر را در موضوع خود انسان دید و موضوعش توسعه انسان بود. توسعه انسان مقدم بر توسعه ایران است.
کتاب خاطرات شازده حمام نوعی زندگینامه بر مبنای خاطرات است
در پایان مرضیه نگهبان مروی به بحث و بررسی کتاب شازده حمام پرداخت و گفت: پاییز فصل مرور خاطرات تلخ و شیرین است و دور هم جمع شدن ما در این عصر پاییزی و گلاویزی با خاطرات آن هم خاطراتی که گاه پوست دل ما را کنده است بسیار خاطر ساز خواهد شد. کتاب خاطرات شازده حمام نوعی زندگینامه بر مبنای خاطرات است. روایتی واقع گرایانه از بخشهای برجسته از زندگی و تجربیات دکتر محمد حسین پاپلی یزدی. این کتاب با شأن تاریخی- ادبی به صورت من روایتی نوشته شده است و شرح پارهای از زندگی او است.
وی افزود: خاطره نویسی در غرب از اوایل قرن بیستم به عنوان زیرمجموعه اتوبیوگرافی مطرح شد و در ایران با یک و نیم قرن سابقه گستره رو به فزونی دارد. در زندگینامه هدف، شخص نویسنده بوده اما در خاطره هدف رویدادهای پیرامونی آن است. به همین دلیل خاطرات دارای جایگاه اجتماعی بوده و از لحاظ تاریخی مورد توجه است.
نگهبان گفت: رویکرد خاطرات در کتاب شازده حمام معطوف به خواننده است. دکتر پاپلی به منظور اندرز و عبرت بیدادگری و ایجاد نگرش انتقادی دست به نوشتن زده است. دکتر پاپلی در شازده حمام به کارما و بازگشت عمل توجه ویژه ای دارد. در جایی میگوید من در شازده حمام سعی کردم سرنوشت فقیرانی که دست به کار جدی زدند و از دیارشان مهاجرت کردند را بنویسم. خب همین عبارت نشان میدهد گزینش و نگارش خاطرات در شازده حمام کاملاً با فکر و برنامه ریزی صورت گرفته است. به قول سعدی «به پرویزن معرفت بیخته و به شهد عبارت برآمیخته».
وی افزود: دکتر پاپلی که سال هاست معلم است با انتشار این خاطرات در صدد القای امید به جامعه است. اگر خاطره با سرنوشت تلخ گفته بلافاصله خاطره بعدی را در مورد شخصی بیان کرده است که توانسته بر جبر زندگی غلبه کند و زندگیش را تغییر دهد. نمونه اش داستان پسر بچه مهاجر است از روستای بهاباد به یزد که با جمع آوری پروانه و تجارت آن توانسته است تبدیل به یک تاجر عمده پروانه ساکن سوئیس شود.
وی گفت: دکتر پاپلی در تلاش برای ایجاد نگرش انتقادی در مخاطبانش است. او در اثر خود نشان میدهد که چطور از تجربیات تأثیر پذیرفته و آن وقایع عمیقاً راه او را تغییر داده است تا بتواند جهان را طور دیگری ببیند. از همین نتیجه گیری متوجه میشویم که چرا نثر کتاب شازده حمام روان و قابل فهم و ساده و توصیفات اینقدر ملموس است. او در جایی مینویسد من در کلاس اول که مبصر شدم وقتی بچههای یکه مشق نداشتند را نزد ناظم بردم با اینکه مبصر بودم از ناظم کتک خوردم برای همین دیگر مبصر نشدم چون فهمیدم مبصر شدن کتک خوردن هم دارد و بعدها هم هرگز پست اداری نگرفتم.
نگهبان گفت: دکتر پاپلی فقط به نقل رخدادها نظر نداشته است و با تأمل در گذشته خود کوشیده تا معنی روایتها را درک کند. او در پی فهم جدید از زندگی است. در جلد یک میگوید: من در شش سالگی یاد گرفتم که چطور به تنهایی پاهایم را روی سنگهای لیز و لغزنده حمام که نمادی از صحن زندگی بود بگذارم.
طبق پژوهش من تضاد سنت و مدرنیته و بیان شرایط جامعه در حال گذار ایران از پررنگترین موضوعات این کتاب بوده است. دکتر پاپلی در این زمینه تحلیل عالمانه و دقیق جامعه شناسانه و روانشناسانه ارائه کرده است که محصول دانش، تجربه، شخصیت علمی و سفرهایشان است. مثلاً در جلد سوم نوشتهاند: بزرگترین خان عشایر شمال خراسان همیشه کت و شلوار مدرن میپوشید اما دستار به سر داشت. خب همین جمله یک قاب و تصویر است که چهره مردمان جامعه در حال گذار را نشان میدهد.
وی افزود: از مباحث دیگری که در این کتاب به خوبی به آن پرداخته شده است بحث تأخر فرهنگی است که من یک مثال را بیان میکنم؛ همراه فناوری ماشین تصادفش هم به ایران آمد ولی بیمهاش به کندی وارد شد چون ما هیمشه وقتی فناوری وارد میکنیم دهها سال طول میکشد تا قوانین اجتماعی و اقتصادی آن را بپذیریم. یا زن بیوه بیست و سه ساله با چهار فرزند وقتی به اداره کار رفت و گفت شوهر رانندهاش مرده به او گفتند رانندهها بیمه نیستند چون خیلی در خطرند و اداره بیمه آنها را بیمه نمیکند.
نگهبان مروی گفت: دکتر پاپلی در شازده حمام به ریشه یابی مشکلات و ارائه راهکار پرداخته است. مثلاً میگویند: کارگر شانزده هفده ساله بهابادی به من گفت که معلم سپاه دانش گفته است که تنها راه نجات ما که سرمایه نداریم درس خواندن است.
وی ادامه داد: موضوع عدالت اجتماعی و تبعیض جنسیتی در شازده حمام به صورت شاخص قابل توجه است. او به خاطرات جاذبه داستانی فوق العاده داده است در داستان زری سلطان که به نظرم جذاب ترین خاطره این مجموعه است انتقاد به فضای مردسالارانه را در جامعه سنتی به اوج رسانده و زشتی آن را در ذهنها ماندگار کرده است.
وی گفت: دکتر پاپلی در کنار فضای سنت و مدرنیته بسیار از آنها سخن گفته است و به این دلیل که توجه به فرهنگ و حقوق زنان است که باعث پیشرفت و تجدد جامعه میشود. او در به تصویر کشیدن صحنههای فقر بی رحمانه اشک ما را جاری کرده است. تقابل فقر و ثروت در شازده حمام مدام به تصویر درآمده است. اندوه آدمهای زیادی در کتاب خاطرات شازده حمام است. آدمهایی با چشمهای غمگین و خاطرات تلخ برای همین ایشان چاشنی طنز را به کلامش افزوده که در غیر این صورت هیچگونه نمیتوانست این همه تلخی را بیان کند. ایشان برایمان در این کتاب با تعریف اصطلاحات علمی تاکید بر فضائل اخلاقی و هم زیستی مسالمت آمیز و دوری از تعصبات سنگری ساختهاند تا ریشههایمان از بین نرود.
نگهبان مروی گفت: گابریل گارسیا مارکز میگوید: زندگی عمری نیست که گذراندهایم بلکه زندگی خاطرات ما و یادآوری آن خاطرات برای بازگو کردن است". دکتر پاپلی تکههای خاطره را از هر سو جمع کرده خاطراتی مثل عصر گیج در هوا مثل آنجا که میگوید: من برای عروسی دختر عشایری که قلبم را به تاپ تاپ انداخته بود یک گوسفند خریدم. گرچه او ظاهراً برای من کاری نکرده بود اما به تاپ تاپ انداختن دل خود مهمترین کار است.
نظر شما